غزل هر لیلی که لیلی ....
محتاج نشو هر کس ، تورش به رهت باز است
هر ساده دلی گویند ، گنجش چنگ طناز است
خوشبین نشو دلباز، عاشق شدنت بلواست
در عشق غمی سنگین، حسش سنگ آغاز است
دیوانه نشو بی جان ، مرجانه شدی انگار
در ساحل هر دریا ، برقش رنگ آواز است
شکاک عجب دردی ، در قلب نکن پنهان
معمار نشو ای دوست ، در قصر چه پر راز است
هر لیلی که لیلی نیست ، مجنون نشو مجنون
آزار نفس از یار ، دلشوری که دلساز است
بد بین گناهی سخت ، غیبت که نسیمی تلخ
دل مستی رهی تاریک، گم گشته زهر ساز است
ازترک سخن پرهیز ، حرفی که جمالش نیست
زخمی که به کس چسبید ، در باغ چو غماز است
فریاد رسی گر بود ، این باد مسیرش دور
کشتی که به دریا رفت ، در موج شفاء آز است
جاسم ثعلبی (حسانی) 04/09/1394
24/11/2015
:: برچسبها:
غزل هر لیلی که لیلی ,
,
,
,
,
:: بازدید از این مطلب : 1050
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0